آهن ملل
فارکس
فارکس
کد خبر: ۲۹۵۷۳۸

«آقا کریم»، لنگر تسکین پرسپولیس

«آقا کریم»، لنگر تسکین پرسپولیس
«هر تیمی یک کریم باقری می‌خواهد. یک کاپیتان بیرون از زمین. یک لنگر تسکین وسط روزهای متلاطم فوتبال. کسی که «تیم» را بیشتر از نمایش خودش دوست داشته باشد. هیچ جمله‌ای مثل این دیالوگ در فیلم «ابد و یک روز» نمی‌تواند این یادداشت را تکمیل کند: «خراب شه خونه‌ای که بزرگ‌تر نداره!»
۱۴:۴۰ - ۰۳ مهر ۱۳۹۸
وانانیوز|

«اولین تصویرهای بسیاری از ما، جوان لاغراندام و قد‌بلندی بود که آستین پیراهن آستین کوتاه و زرد رنگ «کشاورز» را تا جایی که می‌شد تا می‌کرد، تمام مدت می‌دوید و انگار خیلی به جاذبه زمین اعتقاد نداشت. همیشه روی هوا بود. محکم سر می‌زد، تکل‌هایش جانانه بود اما صدایش را کسی نمی‌شنید. صدای کریم. کریم باقری.

وقتی با ۲۲ میلیون تومان به پرسپولیس پیوست، انگار در تمام ارکان فوتبال ایران زلزله آمده بود. با آن پول الان نمی‌شود نصف یک پراید را خرید اما امیر عابدینی «نه» نیاورد، می‌دانست چه الماسی به تورش افتاده. کریم شد ژنرال خط هافبک پرسپولیس و تیم‌ ملی ایران. سال‌هاست که هیچ فوتبالیستی مثل او این طور به‌تنهایی نظم میانه زمین را حفظ نکرده. هر وقت هم لازم می‌شد گل می‌زد. از هر جای زمین. انگار کفش‌های یک غول پایش بود.

کافی است یادمان بیاید که او بعد از علی دایی با ۵۰ گل زده بهترین گلزن تاریخ فوتبال ایران است؛ آن‌هم فقط در ۸۷ بازی! یک هافبک بالاتر از همه مهاجمانی که در فوتبال ایران اسم‌شان را شنیده‌ایم. در ویترین افتخاراتش فقط جای یک تندیس «بهترین بازیکن آسیا» خالی است.

آقا کریم یکی از قاب‌های ماندگار شهرآورد کسل‌کننده روز یکشنبه شد. عکس‌هایش با دست‌های باز، رگ‌های بیرون‌زده و فریادهای بلند، او را به فرمانده جنگ‌های باستانی شبیه کرده است که از سربازهای ترس‌خورده می‌خواهد تسلیم نشوند و بجنگند اما او داشت همه را به آرامش دعوت می‌کرد! آرامش با فریاد به سبک کریم باقری! اگر او نبود احتمالاً موعود بنیادی‌فرد مجبور می‌شد از کارت‌های قرمز بیشتری استفاده کند و چه‌بسا بازی هم به سرانجام نمی‌رسید.

این اولین بار نیست که کریم باقری این طور بازیکنان سرکش تیمش را رام می‌کند. در شهرآوردهای قبلی هم هر وقت لازم بود وسط زمین می‌آمد و حتی یک بار تا مرز کتک‌زدن شیث رضایی و شجاع خلیل‌زاده پیش رفت. یکشنبه هم وسط مشت و لگدپرانی بازیکنان دو تیم به داد داور رسید، با دست جلوی دهان سیامک نعمتی را گرفت، احمد نوراللهی را هل داد و اجازه دخالت به شجاع نداد و با فریادهای کر کننده به همه نشان داد کت تن کیست.

کریم باقری حتی در دوران اوجش هیچ‌وقت اهل کری خواندن در رسانه‌ها نبود، با توپ حرفش را می‌زد، فوتبالش را چنان به تیم حریف دیکته می‌کرد که لازم نبود بیرون از آن برای کسی شاخ و شانه بکشد. خشمش را یک بار دیدیم. مقدماتی جام‌ جهانی ۱۹۹۸. سبیل‌هایش را زده بود و رفت توی زمین. بازیکن تیم قطر عصبانی‌اش کرد. خودش می‌گوید فحش داد و بدون توپ لگد زد. کریم هم با مُشت کوبید توی صورتش. کارت قرمز گرفت، سرش را انداخت پایین و یکراست رفت رختکن. همین!

خسرو حیدری بازیکن تازه بازنشسته استقلال، بعد از شهرآورد در برنامه تلویزیونی «شب‌های فوتبالی» در حالی‌ که نمی‌توانست ناراحتی‌اش را از شکست تلخ ۱-۰ پنهان کند، گفت: «استقلال یک نفر مثل کریم باقری کم دارد.» یک بزرگ که بتواند در کنار وریا غفوری به تیم نظم بدهد.

کالدرون خوشبخت است که کریم باقری را دارد. همان طور که برانکو از این بخت بزرگ برخوردار بود که او را کنار خودش داشت. مردی که از تمام بازیکنان پرسپولیس بزرگ‌تر و افتخاراتش بیشتر است. آن قدر محترم که حتی بازیکنان حریف هم مقابلش متواضع هستند. او می‌تواند هم در تمرین و هم هنگام مسابقه هر بازیکن سرکشی را به فرمان‌پذیری وادار کند. بابانوئل هم نمی‌تواند هدیه‌ای به این خوبی برای یک مربی خارجی در فوتبال ایران بیاورد!

هر تیمی یک کریم باقری می‌خواهد. یک کاپیتان بیرون از زمین. یک لنگر تسکین وسط روزهای متلاطم فوتبال. کسی که «تیم» را بیشتر از نمایش خودش دوست داشته باشد. هیچ جمله‌ای مثل این دیالوگ در فیلم «ابد و یک روز» نمی‌تواند این یادداشت را تکمیل کند: «خراب شه خونه‌ای که بزرگ‌تر نداره!»

انتهای پیام

منبع: ایسنا
ارسال نظر
تریبون۱
تبلیغات
جدیدترین اخبار
دیگران چه می‌خوانند؟
پربحث